بمیر و بِدم
شاگرد کمسن و بیتجربهای برای مدتی در مغازه آهنگری کنار استادش کار میکرد. یک روز اوستا گفت: پاشو بیا و بِدَم (منظور، دم آهنگری در کوره است). شاگرد میآید و مشغول دمیدن میشود. مدتی میگذرد. خسته میشود. به اوستا میگوید: اجازه هس بشینم و بِدمم؟ استاد میگوید ایرادی نداره. بشین و بِدم.
دوباره چند دقیقه میگذرد و میگوید: اوستا اجازه میدی یکم به پهلوم دراز بکشم و بدمم؟ اوستا با حوصله جواب مثبت میدهد. مدتی میگذرد و شاگرد تازهکار دوباره خسته میشود و میگوید: اوستا اجازه میدی بخوابم و بِدمم؟! اوستا که میبیند شاگرد دنبال بهانه است تا از زیر کار در برود میگوید: تو فقط بِدم. بمیر و بِدم.
مقدمه: تلهٔ ابزار
یکی از تلههای نوشتن، گیر کردن بین ابزارهای مختلف است. همین حالا ابزارهایی مثل Apple notes, Evernote, Onenote, Google Keep, Obsidian, Simplenote, Joplin, Notion, Logseq, Craft, Capacities, Bear و دهها روش دیگر برای نوشتن متن وجود دارد. برای کسی که اطلاعات چندانی ندارد و تازه وارد این فضا شده است، انتخاب ابزار هیچ معنایی ندارد. مهم، شروع کردن کار است1.
یکی از مهمترین نکات موقع شروع یادداشتبرداری -و کلا شروع هر کاری دیگری- گیر نیفتادن در دام ابزارهاست. خاطرم هست زمانی که دوست داشتم آشپزی را با جزئیات بیشتری یاد بگیرم، رفتم و ویدئوهای سایت مسترکلس گوردون رمزی را دانلود کردم. جدا از اینکه ویدئوها بیشتر بیوگرافی خود او هستند تا آموزش آشپزی، امکاناتی که او در این آموزشها در آشپزخانهاش دارد، در اختیار هیچ آشپز تازهکاری نیست. همین موضوع باعث میشود که عدهای خیال کنند که برای شروع، داشتن انواع قابلمه، ظرف، چاقو و مواد اولیه لازم و بدون آنها شروع آشپزی محال است.
یک مثال دیگر از افتادن به دام ابزار، افرادی هستند که به امید یادداشتبرداری iPad میخرند. آنها پیش از خرید این محصول هیچ علاقه یا تلاشی برای نوشتن نکردهاند. ولی خیال میکنند که با خریدن این دستگاه، یک شبه جزوهنویس و یادداشتبردار میشوند. اتفاقا بعد از خرید هم مدتی با شوق و ذوق مشغول برداشت یادداشتهای رنگووارنگ میشوند. اما بعد از مدتی برایشان تکراری میشود و دستگاه را کنار میگذارند.
اصل یادداشتبرداری، نوشتن به زبان خود است. برای شروع، سادهترین ابزارها هم کفایت میکنند. وقتی اصل کار را یاد گرفتید و در آن ماهر شدید، ابزار را هم به سادگی بسته به نیازهای خودتان انتخاب خواهید کرد. تا وقتی نیازی در کار نباشد، انتخاب ابزار برای شما نیازتراشی و وقتتان را تلف میکند.
آوردهٔ ابزارها
اما بالاخره دلیلی وجود دارد که این همه ابزارهای متنوع وجود دارد. انگار هر کدام از آنها در نسبت با کاغذ -که پایهایترین ابزار نوشتن است- نیاز خاصی را برطرف میکنند. اما هیچکدام کامل نیستند. با این وجود ویژگیهای مشترکی دارند که شناختن آنها، ما را در انتخاب ابزار مورد نیازمان کمک میکند.
۱. آزادی در نوشتن
منظور از آزادی، نبودن مانع در برابر نوشتن ماست. ابزارهای فعلی از زبانهای مختلف پشتیبانی میکنند، قابلیت اضافه کردن عکس و آهنگ دارند، نمودار میکشند، قابلیت نشان دادن کد کامپیوتری و فرمولهای ریاضی را دارند و خلاصه میخواهند هر آنچه در کاغذ ممکن بود را در خود ممکن کنند. اگر با وجود این نرمافزارها همچنان احساس عدم آزادی در نوشتن میکنید، بهتر است از قلم و کاغذ استفاده کنید که آزادی بینهایتی دارد.
۲. طبقهبندی اطلاعات
دستهبندی کردن اطلاعات به خودیِ خودش ارزشی ندارد. فایدهٔ طبقهبندی این است که اول ذهن نویسندهاش را مرتب کند و دوم زحمت کمتری برای رسیدن به اطلاعات مورد نظر بگیرد. فهرست اول کتابها همین کارکرد را دارد. این کارکرد در نرمافزارهای یادداشتبرداری توسعه پیدا کرده است. حالا میتوان برای یادداشتهای پوشههای اختصاصی درست کرد یا از برچسبها برای برقراری ارتباط بین یادداشتها استفاده کرد.
علاوه بر طبقهبندی یادداشتها، ساختار درونی یادداشتها هم با کمک هدینگها مرتب میشود.
۳. برقراری ارتباط بین اطلاعات
آوردهٔ اصلی نرمافزارهای مدیریت دانش وصل کردن ایدههای مختلف به یکدیگر است. درست مثل ویکیپدیا، هر مطلب به تعداد زیادی مطلب دیگر وصل است. در این حالت اطلاعات برخلاف کتاب سروته مشخصی ندارند. از هرجایی از آن میتوان شروع کرد و به هرجای دیگر از آن رسید. این کار از کل اطلاعات فرد یک نقشهٔ جامع میسازد که انگار حالت پیادهشدهٔ ذهن اوست.
۴. در دسترس بودن اطلاعات
از آنجایی که یادداشتها بسط ذهن فرد هستند، دردسترس بودن آنها در همهٔ شرایط ضروری است. درست مثل یک دفترچه، نرمافزارهای موجود با قابلیت سینک کردن این امکان را فراهم میکنند که یادداشتها همیشه در دسترس نویسنده باشند.
۵. به اشتراک گذاشتن اطلاعات
علاوه بر حضور همیشگی یادداشتها در کنار نویسنده، برخی نرمافزارها این قابلیت را فراهم میکنند که در هر لحظه امکان فرستادن آنها به شخص دیگری هم مهیا باشد. این کار از چند راه مختلف انجام میشود:
- تولید خروجی متنی با فرمتهایی مثل md/pdf/docx
- تولید صفحهٔ اینترنتی مثل سایت یا یک فایل HTML
خلاصهای از تأثیر ابزارها در یادگیری و یادداشتنویسی در ویدئوی پایین آمده است.
Footnotes
-
در مرحلههای ابتدایی بهتر است گول عبارتهای بازاری مثل «مغز دوم» یا «PKMS» را نخورید. تکنیکهای بازاریابی با تزریق خفت مدام به دنبال ایجاد وابستگی هستند. خیلی از اینها هنوز مغز اولشان درست کار نمیکند؛ چه برسد به اینکه بخواهند مغز دوم بسازند. ↩