چالش: نقد متن بدون حضور یا ارجاع به اصل آن متن هیچ فایدهای ندارد.
برای ارجاع دادن به متن اصلی، دو راه اصلی وجود دارد.
شرح غیرمَزجی
شرح غیرمزجی یکی از دو مسیر اصلی تعامل با متن است. این نوع تفسیر جدای از متن اصلی انجام میشود. در این حالت:
- نوشته آکادمیکتر است و دقت بالاتری داره.
- حرفهای همه به صورت جدای از هم آمدهاند و معلوم است چه کسی کدام جرف را زده است.
شرح غیرمزجی زمانی به کار میآید که حرف خام یا تفسیر به صورت جدا مهم باشند. مثل نوشتن مقالههای علمی. یا تعامل با متنهای پرمثال.
شرح مَزجی
شرح مزجی -یا ممزوج- یکی از دو مسیر اصلی تعامل با متن است. این نوع تفسیر با متن اصلی درهمتنیدگی دارند. در این حالت:
- نوشته انسجام و آزادی بیشتری دارد و داستانیتر است.
- تشخیص متن مرجع از متن مفسر دشوار است. به همین خاطر امکان استناد دقیق پایین میآید
شرح مزجی جایی اهمیت پیدا میکند که ارجاع به متون اصلی اهمیتی نداشته باشد. به همین خاطر این شکل تحلیل جایی در آکادمی ندارد. اما برای مصارف شخصی و جستارنویسی -که تقید به متن مرجع ندارند- قالب مناسبتری است. کسی که شرح مزجی مینویسد، همهچیز را میبیند و میشنود و در انتها همهٔ آنها را کنار میگذارد تا نظر خودش را بنویسد. نمونهٔ شرح مزجی، کتابهای راسل اکاف در بحث سازمان است. اگر درست خاطرم باشد، در انتهای یکی از کتابهایش نوشته که منبع دقیق نمیدهد و صرفاً اسم کتابهایی که از آنها الهام گرفته است را ذکر میکند.
I cannot remember the books I've read any more than the meals I have eaten; even so, they have made me.