نگاه به هوش مصنوعی از لنز انقلاب صنعتی
آوردهٔ همهٔ انقلابهای صنعتی کاهش شدید هزینههای تولید است. هرگاه اختراع و اکتشاف دستگاه و مادهای فضای صنعت (ساختارها، نقشها و روشها) را دگرگون کند، انقلابی صنعتی رخ داده است. کاهش هزینهٔ تولید علاوه بر ترغیب تولیدکنندگان فعلی، تازهکاران را هم ترغیب میکند تا در بازار جدید رقابت جدیدی را شروع کنند و فرصت مقابله داشته باشند. نتیجهٔ این رقابتها میتواند باعث جابجایی جایگاه، قدرت، ثروت و شهرت بازیگران قدیمی و جدید شود. اختراع ماشین بخار، سنتز پلاستیک، ساختن کامپیوتر، تشکیل شبکهٔ اینترنت و پدیدههای مشابه نه فقط فضای صنعت خودشان را عوض کردند، بلکه جامعه و جهان را هم عوض کردند. انقلاب صنعتی زمینههای لغو قانون بردهداری را مهیا کرد، طراحی خط تولید جامعه را وارد مرحلهٔ پساصنعتی کرد، اینترنت منطق اعتماد و اعتبار را عوض کرد و الی آخر.
مقایسه هوش مصنوعی با انقلاب صنعتی
هوش مصنوعی هم انقلابی صنعتی است. همانطور که اینترنت هزینهٔ «انتقال اطلاعات» را به شدت کاهش داد، هوش مصنوعی هم هزینه «اعمال ذهنی» را به صفر نزدیک میکند. به همان ترتیبی که انقلاب صنعتی «سپردن رفتار فیزیکی انسان به ماشین» بود، هوش مصنوعی هم «سپردن رفتار ذهنی انسان به ماشین» است. در دویست سال اخیر اعمالی مثل «برداشتن»، «گرفتن»، «رها کردن»، «جابجا کردن» و… ماشینی شدند، حالا «درک»، «استدلال»، «تکلم»، «تخیل»، «محاسبه» و… به ماشین سپرده میشوند. این انقلابها به قدری شبیه همند که مناسک مشابهی تولید میکنند. حین انقلاب صنعتی برای اثبات کارآمدی ماشینها مسابقهٔ سرعت بین اسب و ماشین بخار برگزار میشد1، حالا گوگل مسابقهٔ فکری بین انسان و کامپیوتر برگزار میکند.
این انقلاب صنعتی چه بخواهیم و چه نخواهیم ما را در بر گرفته و میگیرد. هوش مصنوعی همین حالا اطلاعات ورودی از دنیای دیجیتال را کنترل میکند، در سلاحهای جنگی استفاده میشود، بیماری تشخیص میدهد، پولشویی در شبکهٔ بانکی را شناسایی میکند و فیلم پیشنهاد میدهد. شرکتها و سازمانها راهی ندارد جز اینکه هوش مصنوعی را وارد معادلات خودشان بکنند. شاید هوش مصنوعی جایگزین انسانها نشود، اما انسانهای دارای هوش مصنوعی قطعاً جایگزین انسانهای بدون هوش مصنوعی خواهند شد.
انقلاب صنعتی خود به خود اتفاق میافتد و شکل میگیرد. توسعهٔ هوش مصنوعی مثل چشمهٔ جوشانی است که رودهای مختلفی از آن جاری میشود. جوشش چشمه امری تضمینشده است. چون مستقیماً با هزینهٔ تولید سروکار دارد. مشوقهای دولتی و حاکمیتی ممکن است به جوشش آن کمک کنند؛ اما اصل کار نیستند. مثل این است که دولت برای مدیران کارخانه به ازای هر ماشین اضافهشده پاداشی تعیین کند. خندهدار است. چون کارخانهای که بهینگی نداشته باشد، خود به خود در جریان رقابت حذف میشود.
موانع تحقق انقلاب صنعتی
آنچه پیادهسازی طبیعی انقلاب صنعتی را مختل میکند، (۱) مانعتراشی و (۲) بیتوجهی در واردات آن است. دکتر علی اکبر فرهنگی، چهرهٔ ماندگار مدیریت کشور، در مصاحبهٔ خود با عنوان «چرا انقلاب صنعتی در ایران تحقق پیدا نکرد؟» اینطور میگوید:
«در ایران هرگز انقلاب صنعتی تحقق پیدا نکرد چون همواره وارداتی بوده است. اولین بار در دوره عباس میرزا نایب السلطنه خیزی برای صنعتی شدن برداشته شد. حاج سیاح و تعدادی دانشجو را انتخاب کردند و به اروپا فرستادند تا صنعتی شدن را بیاورند. آنها البته برای یک چیزی این اقدام را کردند و آن هم اینکه در جنگی که با روسها داشتند در برابر آن تکنولوژی کم آورده بودند… هنوز هم خیلی از نهادهای ما در برابر صنعتی شدن مقاومت میکنند. ما صنعت را برای اینکه گرهگشای تمام شئون زندگی باشد نیاوردیم. صنعت را وارد کردیم تا تفنگ خوبی داشته باشیم. ما صنعت را برای این نیاوردیم که زندگی انسانها را بهتر کنیم و این همان مسأله ای است کماکان با آن مواجه هستیم. من در کتاب «تاریخ تفکر مدیریت» هشت، نُه نهاد را مثال زدم که در موضوع تغییرات نهادی با صنعتی شدن ذی مدخل هستند؛ از خانواده بگیرید تا اقتصاد و… تا فرهنگ و رسانه و مذهب و… همه به نوعی درگیرند. صنعتی شدن در بعد اقتصادی یا صنعتی راحتترین بوده چون پیچیدگی نداشته و در حالت انتزاع دیده میشده، ولی در حوزههایی مثل فرهنگ و مذهب مقاومت شدید شده و این مقاومت ناهماهنگی بین اجزای اجتماعی ایجاد میکند.»
حال اگر توسعهٔ هوش مصنوعی به سمتی باشد که با نهادهای اصلی جامعه دربیفتد یا جنبههای کارکردی آن وارد زندگی مردم نشود، قضیهٔ انقلاب صنعتی مجدداً تکرار خواهد شد. همین حالا هنرمندان، نویسندگان و سایر اقشاری که سروکارشان با اعمال ذهنی و ادراکی است با هوش مصنوعی به مشکل خوردهاند. (درست مثل نقاشانی که بعد از ظهور عکاسی احساس پوچی کردند) عدهٔ دیگری از بابت لطمه خوردن روابط انسانی نگرانند. اما همهٔ آنها میدانند که خواسته یا ناخواسته جعبهٔ پاندورای2 هوش مصنوعی گشوده شده و حالا زمان تطبیق دادن خود با آن است. هر فرد با دسترسی به اینترنت میتواند با مدلهای زبانی گفتوگو کند و با مدلهای مولد3 عکس و موسیقی و فیلم دلخواهش را بسازد. بخش قابل توجهی از استارتاپهای نوظهور در آمریکا و کشورهای دیگر -حتی بدون اینکه به کارآمدی ابزارشان فکر کنند- مشغول ساختن ابزارهای شناختی هستند.
مواجهه با هوش مصنوعی
در برابر چنین موج شدید و پرسرعتی کشورها سپر میاندازند. تاریخ نشان داد کشوری که صنعتی نشد کارش به خامفروشی کشید. باید دید کشوری که بخواهد در برابر موج هوش مصنوعی مقاومت کند کارش به کجا میکشد. علاوه بر این، هوش مصنوعی دستگاه و ابزار فیزیکی نیست که وارداتش ممنوع شود. نرمافزار و سایت هم نیست که آیپی و دسترسیاش بسته شود. هوش مصنوعی موجی است که مثل باقی انقلابهای صنعتی همهٔ اجتماع را درگیر میکند. فرق این موج با موجهای قبلی انقلابهای صنعتی، سرعت فراگیری آن -به لطف اینترنت- است. سرعتش به قدری زیاد است که همهٔ دولتها از آن عقب ماندهاند. برخی از آنها دستور به توقف یا کند شدن روند دادهاند تا با خریدن زمان تکلیفشان را با هوش مصنوعی مشخص کنند.
هوش مصنوعی نیاز به «هل دادن» ندارد. باکش پر است. آنهایی که از خالی بودن باک مینالند، مسأله را به درستی شناسایی نکردهاند. بهترین رویکرد در قبال هوش مصنوعی «هدایت» آن است. منظور از هدایت، برداشتن موانع آزاردهنده و تنظیم رابطهٔ آن با نهادهای کشور است. اگر آزادی لازم برای فعالیت شرکتها و سازمانها فراهم شود، هر یک از آنها به صلاحدید خود و در صورت نیاز کمکم با این تکنولوژی خود را تنظیم میکنند. در غیراینصورت، باید منتظر توسعهٔ کاریکاتوری و ایجاد ابزارهای تشریفاتی و نارکارآمد بود.
Footnotes
-
ویل دورانت در یکی از مجلدات تاریخ تمدن ذکر میکند که در ۱۸۳۰ در میدان عمومی شهر وین، پایتخت امپراتوری پروس آن زمان مسابقهای برگزار میشود بین لوکوموتیو بخار و ارابهای که با شش اسب کشیده میشد، تا آن زمان انرژی غالب عضله انسان یا حیوان بود، اما پس از پیدایش ماشین بخار نظام برده داری ملغی شد و ماشین بخار جایگزین شد وگرنه انسانیترین حکومتها هم غلام و کنیز و اینها داشتند، چون نیروی غالب، عضلههای انسان بود و به همین خاطر آمدن ماشین بخار، یک انقلاب واقعی بود که همه چیز را زیر و زبر کرد. ویل دورانت مینویسد که ناظران آن مسابقه دیدند که این جعبه آهنی با سرعت خیلی بیشتری حرکت کرد و بار خیلی بیشتری را حمل کرد. شاید به همین دلیل قدرت موتورها را با اسب بخار میسنجند. مثلاً ۷۵۰ اسب بخار را معادل ۷۵۰ اسب میدانند. این تغییر و اختراع ماشین بخار باعث شد که همه نهادهای اجتماعی تحت تأثیر قرار بگیرند و همه اینها شروع به دگرگون شدن کردند و همه نهادها از جمله خانواده، اقتصاد، حکومتها دگرگون شدند. (از مصاحبهٔ دکتر علی اکبر فرهنگی با خبرگزاری مهر) ↩
-
Generative ↩