متن
سی پَره به یک توپی میرسند؛
اما کارایی چرخ از آنجاست که چیزی نیست.
گِل را ورز میدهند تا ظرفی بسازند؛
اما کارایی ظرف از آنجاست که چیزی نیست.
در و پنجره را میبُرند تا اتاقی بسازند؛
اما کارایی اتاق از آنجاست که چیزی نیست.
بنابراین، هستی سود میرساند،
و نیستی کارایی میبخشد.
توضیح
این فصل یکی از مشهورترین و ملموسترین بخشهای دائو دِ چینگ است که به ستایشِ «کاراییِ خلأ» میپردازد. ما معمولاً عادت داریم ارزش را در چیزهای ملموس، صلب و پر ببینیم؛ مثل داراییها، دیوارها یا ابزارها. اما لائوتزه با آوردن سه مثال ساده از زندگی روزمره، نگاه ما را واژگون میکند. مثال اول چرخ است؛ اگرچه پرهها و چوبِ چرخ مهم هستند، اما اگر سوراخِ وسطِ چرخ (توپی) خالی نباشد تا محور در آن بگردد، کلِ ساختار بیحرکت و بیفایده خواهد بود.
مثال دوم و سوم، ظرف سفالی و اتاق هستند. ما گِل را فرم میدهیم، اما این فضای خالیِ درون کاسه است که آب را نگه میدارد، نه دیوارهی گِلی. ما دیوارها را میسازیم، اما در فضای خالیِ اتاق زندگی میکنیم و از فضای خالیِ در و پنجره عبور میکنیم. لائوتزه نتیجه میگیرد که «هستی» (ماده، جسم، دارایی) تنها فراهمکننده سود و بستر است، اما این «نیستی» (فضای خالی، زمانِ آزاد، سکوت) است که به آن بستر، قابلیتِ استفاده و معنا میدهد. این آموزه دعوتی است به توجه کردن به بخشهای نامرئی زندگی؛ اینکه بدانیم ذهنِ شلوغ و پر (مانند ظرفِ پُر) دیگر جایی برای دریافتِ تازگی ندارد و برای کارآمد بودن، باید فضایی از خالی بودن را در درون حفظ کرد.
متن اصلی
三十輻共一轂,當其無,有車之用。
埏埴以為器,當其無,有器之用。
鑿戶牖以為室,當其無,有室之用。
故有之以為利,無之以為用。
ترجمه انگلیسی
Thirty spokes share the wheel’s hub;
It is the center hole that makes it useful.
Shape clay into a vessel;
It is the space within that makes it useful.
Cut doors and windows for a room;
It is the holes which make it useful.
Therefore profit comes from what is there;
Usefulness from what is not there.