متن

دائو ظرفی تهی است،

که به کارش می‌گیرند، اما هرگز پُر نمی‌شود.

چه ژرف! گویی نیاکانِ ده‌هزار موجود است.

تیزی‌ها را کُند می‌کند،

گره‌ها را می‌گشاید،

نور را ملایم می‌سازد،

و با خاک یکی می‌شود.

پنهان است، اما گویی همیشه هست.

نمی‌دانم فرزندِ کیست،

گویی پیش از خدایان بوده است.

توضیح

این فصل با یکی از کلیدی‌ترین استعاره‌های تائویی آغاز می‌شود: «ظرف تهی». در اینجا، تهی بودن (یا خلأ) به معنای فقدان نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی پتانسیل بی‌پایان و ظرفیت پذیرش است. همان‌طور که کارایی یک کاسه به فضای خالی درون آن است، کارایی دائو نیز در همین نامرئی بودن و بی‌شکلی آن نهفته است که هرگز با وجود استفاده‌ی مداوم، تمام یا لبریز نمی‌شود. این تصویر به ماهیت «نامحدود» دائو اشاره دارد که سرچشمه‌ی تمام هستی است اما خود را بر جهان تحمیل نمی‌کند.

در ادامه‌ی متن، چهار عمل برای دائو ذکر می‌شود: کند کردن تیزی، گشودن گره، ملایم کردن نور و یکی شدن با خاک. این عبارات توصیف‌کننده‌ی خاصیت «همسان‌سازی» دائو هستند. دائو تضادها را نرم می‌کند و درخشندگی خیره‌کننده (که می‌تواند نماد هوش خودنمایانه یا قدرت قاهر باشد) را تعدیل می‌نماید. عبارت «یکی شدن با خاک» (یا غبار) بسیار پرمعناست؛ دائو خود را بالا و منزه نگه نمی‌دارد، بلکه با پایین‌ترین و معمولی‌ترین ذرات جهان درمی‌آمیزد.

پایان فصل جسارت فلسفیِ متن را نشان می‌دهد. گوینده اعتراف می‌کند که منشأ دائو را نمی‌شناسد، اما آن را «پیش از خدایان» (یا امپراتور آسمان) می‌داند. در باوری که اجداد و خدایان بالاترین مرتبه را داشتند، لائوتزه اصلی متافیزیکی را معرفی می‌کند که حتی بر خدایان نیز مقدم است. این یعنی دائو خالقِ شخصیت‌وار نیست، بلکه بستر و قانونی ازلی است که حتی امر قدسی نیز از دل آن برمی‌خیزد.

متن اصلی

道沖,而用之或不盈。

淵兮,似萬物之宗。

挫其銳,解其紛,

和其光,同其塵。

湛兮,似或存。

吾不知誰之子,象帝之先。

ترجمه انگلیسی

The Way is empty,

used, but never filled:

an abyss, like the ancestor

of the ten thousand things.

It blunts the sharp,

unties the knot,

softens the glare,

merges with dust.

It is hidden, deep,

yet seems to exist forever.

I don’t know whose child it is.

It looks older than God.

dao-de-jing