متن
استادانِ باستان که بر راه آگاه بودند،
ژرف و ظریف، رازآلود و نافذ،
چنان عمیق که شناختشان در توان نیست.
و چون شناخته نمیشوند،
تنها میتوان سیمایشان را وصف کرد:
محتاط، چونان کسی که در زمستان از رودی یخزده میگذرد.
هوشیار، چونان کسی که از همسایگانش بیم دارد.
باوقار، چونان مهمانی عزیز.
رها و نرم، چونان یخی که آب میشود.
ساده و بیپیرایه، چونان کُندهای نتراشیده.
تهی و پذیرا، چونان دره.
تیره و آمیخته، چونان آب گلآلود.
کیست که بتواند آب گلآلود را آرام سازد تا به زلالی رسد؟
کیست که بتواند سکون را به جنبش درآورد تا زندگی پدیدار شود؟
آنکس که این راه را پاس میدارد، خواهانِ پُری نیست.
و تنها چون پُر نیست،
میتواند فرسوده شود و دگرباره نو گردد، بیآنکه خود را کامل بداند.
توضیح
این فصل تصویری شاعرانه و دقیق از «انسان فرزانه» یا استادانِ باستانیِ تائو ترسیم میکند. برخلاف تصور رایج که خردمندان را افرادی درخشان، مقتدر و مسلط نشان میدهد، لائوتزه آنها را با صفاتی چون احتیاط، تردید و حتی تیرگی توصیف میکند. استعارهی «عبور از رودخانهی یخزده در زمستان» نشاندهندهی نهایتِ هوشیاری و عدمِ شتابزدگی است. فرزانه هر قدم را با آگاهی کامل برمیدارد و از خطراتِ تکبر و بیتوجهی آگاه است. تصویر «یخ در حال ذوب» نیز اشاره به رها کردنِ ساختارهای خشکِ شخصیتی (ایگو) و بازگشت به روانی و سیالیت دارد.
یکی از مهمترین مفاهیم تائوییسم در این فصل با استعارهی «کُندهی نتراشیده» (به چینی: Pu) معرفی میشود. چوبِ نتراشیده پتانسیلِ محض است؛ هنوز فرمی نگرفته و محدود نشده است. فرزانه میکوشد به این سادگیِ اولیه بازگردد، پیش از آنکه جامعه و فرهنگ او را بتراشند و شکل دهند. تصویر «آب گلآلود» نیز بسیار عمیق است. ذهنِ انسان معمولاً آشفته و کدر است. لائوتزه راهکارِ شفافیت را نه در تلاش و تلاطم، بلکه در «سکون» میداند. اگر آب گلآلود را به حال خود رها کنی و بیحرکت بماند، گلولای تهنشین میشود و آب خودبهخود زلال میگردد.
پایان فصل به مفهوم «پُری» میتازد. در نگاه تائویی، هر چیزی که کامل و پُر شود، آمادهی زوال است (مانند میوهای که کاملاً رسیده و سپس میگندد). فرزانه از کمالگرایی و انباشت دوری میکند تا همواره فضایی برای رشد و تغییر داشته باشد. او ترجیح میدهد «فرسوده» به نظر برسد اما قابلیتِ نو شدن داشته باشد، تا اینکه «کامل» باشد و به پایانِ راه رسیده باشد.
متن اصلی
古之善為士者,微妙玄通,深不可識。
夫唯不可識,故強為之容:
豫兮若冬涉川;
猶兮若畏四鄰;
儼兮其若客;
渙兮若冰之將釋;
敦兮其若樸;
曠兮其若谷;
混兮其若濁。
孰能濁以靜之徐清?
孰能安以動之徐生?
保此道者不欲盈。
夫唯不盈,故能蔽不新成。
ترجمه انگلیسی
The ancient masters were profound and subtle.
Their wisdom was unfathomable.
There is no way to describe it;
all we can describe is their appearance.
Watchful, like men crossing a winter stream.
Alert, like men aware of danger.
Courteous as a visiting guest.
Yielding like ice beginning to melt.
Simple like an uncarved block of wood.
Hollow like a valley.
Opaque like muddy water.
Who can wait quietly while the mud settles?
Who can remain still until the moment of action?
Observers of the Way do not seek fulfillment.
Not seeking fulfillment, they are not swayed by desire for change.