متن
به نهایتِ تهیبودن برس،
و در سکونِ محض استوار باش.
دههزار موجود با هم برمیخیزند،
و من بازگشتشان را نظاره میکنم.
موجودات هرچند بسیار و گوناگوناند،
اما هر یک به ریشهی خویش بازمیگردند.
بازگشت به ریشه، آرامش است؛
و این آرامش، بازیافتنِ سرنوشت است.
بازیافتنِ سرنوشت، قانونِ جاودانه است؛
و شناختِ قانونِ جاودانه، روشنبینی است.
آنکس که جاودانگی را نمیشناسد،
کورکورانه عمل میکند و به تباهی میرسد.
شناختِ جاودانگی، گشودگی میآورد؛
گشودگی، بزرگواری است؛
بزرگواری، پادشاهی است؛
پادشاهی، آسمانی است؛
آسمانی بودن، همسویی با دائو است؛
و دائو جاودانه است.
چنین کسی، حتی با مرگِ تن،
هرگز نابود نمیشود.
توضیح
این فصل نقشهی راهی برای مراقبهی تائویی و درک چرخهی حیات است. لائوتزه متن را با دعوت به «تهیسازی» آغاز میکند. این تهی شدن به معنای پوچگرایی نیست، بلکه به معنای پاک کردنِ ذهن از هیاهو و تعصبات است تا بتوان به «سکون» رسید. تنها در این حالتِ سکون و بیطرفی است که انسان میتواند واقعیتِ جهان را همانطور که هست ببیند. استعارهی اصلی فصل، «بازگشت به ریشه» است. لائوتزه به مشاهدهی طبیعت دعوت میکند: گیاهان و موجودات رشد میکنند، میشکفند و به اوج میرسند، اما سرنوشتِ نهاییِ همهی آنها بازگشت به خاک و ریشه است.
این حرکتِ چرخشی، قانونِ ثابت (جاودانه) هستی است. لائوتزه هشدار میدهد که نادیده گرفتن این قانون و تلاش برای رشدِ بیوقفه یا چسبیدن به سطح، تنها به رنج و فاجعه میانجامد. شناختنِ این اصل که «پایان هر چیز، بازگشت به آرامشِ اولیه است»، به انسان بصیرت یا «روشنبینی» میدهد.
بخش دوم فصل، زنجیرهای منطقی از فضیلتها را ترسیم میکند. کسی که میداند همه چیز به یک ریشه بازمیگردد و همه از یک منشأ هستند، دیگر تعصب نمیورزد و «گشوده» و پذیرا میشود. این پذیرش، او را عادل و بیطرف (بزرگوار) میکند، صفتی که شایستهی پادشاهان است. در نهایت، این مسیرِ آگاهی، فرد را با آسمان و دائو یکی میکند. جملهی آخر بسیار امیدبخش است: وقتی هویتِ تو با دائو (که ابدی است) گره بخورد، مرگِ جسمانی دیگر پایانِ تو نیست، زیرا تو بخشی از آن جریانِ نامیرای هستی شدهای.
متن اصلی
致虛極,守靜篤。
萬物並作,吾以觀復。
夫物芸芸,各復歸其根。
歸根曰靜,是曰復命。
復命曰常,知常曰明。
不知常,妄作凶。
知常容,容乃公,
公乃王,王乃天,
天乃道,道乃久,
沒身不殆。
ترجمه انگلیسی
Empty your mind of all thoughts.
Let your heart be at peace.
Watch the turmoil of beings,
but contemplate their return.
Each separate being in the universe
returns to the common source.
Returning to the source is serenity.
If you don’t realize the source,
you stumble in confusion and sorrow.
When you realize where you come from,
you naturally become tolerant,
disinterested, amused,
kindhearted as a grandmother,
dignified as a king.
Immersed in the wonder of the Tao,
you can deal with whatever life brings you,
and when death comes, you are ready.