متن
تقدس را دور بریز و دانایی را رها کن،
آنگاه سودِ مردم صدچندان میشود.
نیکی را دور بریز و عدالت را رها کن،
آنگاه مردم به مهرِ طبیعیِ میان فرزند و والدین بازمیگردند.
زیرکی را دور بریز و سودجویی را رها کن،
آنگاه دزدان و راهزنان ناپدید میشوند.
این سه، تنها پیرایههایی ظاهریاند و به تنهایی کافی نیستند.
پس باید به مردم چیزی داد تا به آن چنگ زنند:
سادگی را ببین و کُندهی نتراشیده را در آغوش گیر.
از «خود» بکاه و از خواهشها کم کن.
توضیح
این فصل ادامهی مستقیم و عملیِ نقد فصل پیشین است و ضربهی نهایی را به ساختارهای اخلاقیِ مصنوعی میزند. لائوتزه آشکارا مفاهیم مقدسی همچون «تقدس»، «دانایی»، «نیکی» و «عدالت» را که ستونهای اخلاق کنفوسیوسی بودند، به چالش میکشد. استدلال او این است که این فضیلتهای تعریفشده، نه تنها کمکی نمیکنند، بلکه مانعی بر سر راهِ جریانِ طبیعی زندگی هستند. وقتی جامعهای مدام از «عدالت» دم میزند، یعنی بیعدالتی نهادینه شده است. با حذفِ این چارچوبهای تحمیلی، مردم فرصت مییابند تا به ذاتِ مهربان و فطریِ خود بازگردند؛ عشقی که نیاز به قانون و موعظه ندارد.
لائوتزه هشدار میدهد که صرفاً نفیِ این ارزشها (بخش سلبی) کافی نیست؛ انسان به چیزی ایجابی برای تکیه کردن نیاز دارد. او چهار اصل را پیشنهاد میدهد: دیدنِ «سادگی» (که در چینی به معنای ابریشم خام و رنگنشده است)، در آغوش گرفتنِ «کُندهی نتراشیده» (نمادِ اصالتِ دستنخورده)، کاستن از خودخواهی و کم کردنِ امیال. استعارهی ابریشم خام و چوب نتراشیده، دعوت به بازگشت به وضعیتی است که هنوز توسط رنگهای اجتماعی و تراشهای فرهنگی، تغییر ماهیت ندادهایم. راه حلِ آشفتگیِ جهان، افزودنِ قوانینِ بیشتر نیست، بلکه کاستن از پیچیدگیها و بازگشت به سادگیِ اولیه است.
متن اصلی
絕聖棄智,民利百倍;
絕仁棄義,民復孝慈;
絕巧棄利,盜賊無有。
此三者以為文不足,故令有所屬:
見素抱樸,少私寡欲。
ترجمه انگلیسی
Stop being holy, forget being prudent,
it will be a hundred times better for everyone.
Stop being righteous, forget being benevolent,
people will find again the love of home and child.
Stop being schematic, forget profit,
there will be no more thieves and robbers.
But these three arguments are not enough,
they are only words.
Therefore let there be something to hold to:
Look at plain silk;
hold the uncarved block.
Diminish the self;
curb the desires.