ابتکار عمل مهم‌ترین ویژگی ممیز بین آدم‌های به‌دردبخور و به‌دردنخور است. چه در زندگی و چه در باقی محیط‌ها1. اگر حرکت و ابتکار نباشد، خوی مردابی در فرد شکل می‌گیرد. به تجربهٔ من، پنج ردهٔ مختلف از ابتکار عمل در افراد هست:

  • در کمترین سطح، طرف منتظر این است که به او بگویند چه کار کند؛ یعنی اگر کسی بهش چیزی نگوید، هیچ کاری نمی‌کند. دست به سیاه و سفید نمی‌زند. وقت انجام کار هم به شکلی حداقلی دقیقاً همان کاری را انجام می‌دهد که از او انتظار دارند.
  • سطح دوم کسی است که سوال می‌پرسد: «من چیکار کنم؟ چه کاری می‌تونم انجام بدم؟». آن‌ها هم منتظرند کسی کار به آن‌ها بسپارد؛ اما حداقل قدمی برای این کار برمی‌دارند.
  • سطح سوم به جای سؤال پیشنهاد می‌کند؛ یعنی به جای اینکه بگوید «من چی کار کنم؟»، فهرست از جواب‌های احتمالی آماده می‌کند و می‌گوید «من این کارها رو می‌تونم بکنم و اگر دوست دارید انجام بدم» و بعد اقدام می‌کند.
  • سطح چهارم به جای توصیه، خود کار را انجام می‌دهد. اما بعد از آن بلافاصله باقی پیشنهادها را هم ارائه می‌کند.
  • سطح پنجم، کار پیشنهادی خودش را انجام می‌دهد و به صورت عادی -نه فوری- گزارش می‌دهد.

روی آدم‌های سطح پایین نمی‌شود حساب کرد. آن‌ها به درد خاصی نمی‌خورند و موقع سختی‌ها هم غیب‌شان می‌زند. لذا همین که بدانیم چنین دسته‌بندی‌هایی هست، کمک می‌کند که به‌دردنخور نباشیم.

Footnotes

  1. ویژگی ابتکار عمل نزدیکی بسیار با شاخص وظیفه‌شناسی (Conscientiousness) از تست Big Five دارد که خودش همبستگی بالایی با عملکرد شغلی نشان داده است.