باد، شمع را خاموش میکند و آتش را شعلهورتر.
سیستمها، انسانها و ملتها در برابر رویدادهای تصادفی، آشوب و استرس واکنش یکسانی ندارند. برخی مانند شمع، با اولین نسیم ناملایمات فرو میریزند. برخی دیگر اما، همچون آتش، از همین باد برای قویتر شدن بهره میبرند.
جنگ، بزرگترین و بیرحمترینِ این بادهاست. جنگ امروز هم از این قضیه مستثنی نیست.
تابآوری، میزان تحمل و چگونگی عملکرد در برابر رویدادهای دنیا را نشان میدهد. در این معرفی، سطوح مختلف از پایداری را بررسی میکنیم و نشان میدهیم که چگونه میتوان از بقای صِرف فراتر رفت و به موجودیتی تبدیل شد که از دل آشوب، قویتر از همیشه برمیخیزد.
قلب تابآوری: سه ستون اصلی
قبل از پرداختن به سطوح مختلف، باید جوهر اصلی «تابآوری» را درک کنیم. تابآوری صرفاً سرسختی یا مقاومت نیست. بر اساس تجربه و آنچه در مقاله «چگونه تابآوری کار میکند»1 از HBR، تابآوری بر سه ستون استوار است:
۱. پذیرش سرسختانه واقعیت: این ستون، سنگ بنای تابآوری است. به معنای روبرو شدن با بیرحمانهترین حقایقِ موقعیت، بدون غرق شدن در خوشبینی کاذب یا انکار فلجکننده. همانطور که جیم استاکدیل، که هشت سال اسیر جنگی بود، میگوید: «شما هرگز نباید ایمانتان به پیروزی نهایی را با انضباط برای رویارویی با بیرحمانهترین حقایقِ واقعیت فعلیتان، اشتباه بگیرید.» این یعنی پذیرش اینکه جنگ ممکن است طولانی و وحشتناک باشد، اما باور به اینکه در نهایت پیروز خواهید شد.
۲. جستجوی معنا: انسانها برای تحمل رنج، به معنا نیاز دارند. ویکتور فرانکل، روانپزشک و بازمانده آشوویتس، دریافت که کلید بقا در اردوگاههای مرگ، یافتن هدفی برای زنده ماندن بود. او با تصور اینکه پس از جنگ درباره روانشناسی اردوگاه سخنرانی خواهد کرد، برای رنج خود معنایی خلق کرد و توانست از آن فراتر رود. در زمان جنگ، این معنا میتواند دفاع از وطن، حفاظت از خانواده، یا ساختن دنیایی بهتر برای نسلهای آینده باشد. مردم ایران هم در زمان جنگ با عراق شعار «مرگ بر صدام یزید کافر» سر میدادند. همین شعار یک خطی نسبتی تاریخی و دینی بین آنها و دفاع از کشور برقرار میکرد. جنگ قبلی ما با صدام و ناسیونالسیم عربی بود. امروز مقیاس جنگ بزرگتر شده و در برابر ما نماد نسلکشی، آپارتاید و شر مطلق قرار گرفته است.
۳. توانایی بداههپردازی (Bricolage): این هنرِ «ساختن با هر آنچه در دسترس است» میباشد. فرد یا سیستم تابآور، با منابع محدود، راهحلهای خلاقانه پیدا میکند. بداههپردازی در شرایط محدودیت منابع، به جای تمرکز بر آنچه ندارد، از آنچه در اختیار دارد به بهترین شکل استفاده میکند.
تابآوری در این سه ویژگی خلاصه میشود. اکنون که معنای آن را فهمیدیم، به سراغ ردههای مختلفش میرویم.
سطوح پایداری: از شمع تا آتش
![]() |
---|
۱. شکننده (Fragile)
Change breaks the brittle.
- تعریف: آنچه که از آشوب، نوسان و استرس آسیب میبیند. شکنندگی نیازمند آرامش و پیشبینیپذیری است تا دوام بیاورد. ویژگی سیستمهای شکننده، داشتن یک گلوگاه مشخص است. اگر این گلوگاه از کار بیفتد، باقی سیستم هم از کار میافتد.
- استعاره: یک فنجان چای چینی، گیاه گلخانهای.
- مثال جنگی: اقتصاد ایران در آغاز جنگ تحمیلی به شدت به صادرات نفت از پایانههایی محدود، به ویژه جزیره خارک، وابسته بود. این وابستگی، یک نقطه شکنندگی عظیم بود. هر حمله موفق به این پایانه، میتوانست شریان حیاتی اقتصاد کشور را به طور نامتناسبی دچار اختلال کند. این یک سیستم بهینهشده برای صلح بود که در برابر شوک جنگ، بسیار آسیبپذیر بود. به کل اقتصاد نفتی به شدت آسیبپذیر است.
- متأسفانه تابآوری سیستمها در دنیای امروز خریدار ندارد. اکثراً آن را قربانی ویژگیهای دیگری مثل بهرهوری میکنند. مثل کسی که با اهداف تربیتی، بچهاش را ایزوله بار میآورد. یا مدل تولیدی JIT و مدلهای دیگری که به خاطر حذف هزینههای انبارداری، سیستم را انعطافناپذیر و به شدت شکننده و ناپیدار میکنند.
شکنندگی به معنای آن است که در رویدادهای تصادفی، زیان شما بیشتر از سودتان باشد؛ عدم تقارن نامطلوب.
۲. استوار (Robust)
- تعریف: آنچه در برابر شوکها مقاومت میکند و بدون تغییر باقی میماند. دوام میآورد اما از استرس چیزی نمیآموزد.
- استعاره: یک سنگ گرانیت یا یک سنگر بتنی.
- مثال جنگی: خانوادهای را تصور کنید که در زمان بمباران، به اندازه یک ماه آذوقه و مایحتاج ضروری را در زیرزمین خانه انبار کرده است. این ذخیره به آنها اجازه میدهد تا یک دوره بمباران شدید را بدون نیاز به خروج از خانه پشت سر بگذارند. انبار غذا و خود پناهگاه، استوار هستند. آنها در برابر شوک مقاومت میکنند و خانواده را زنده نگه میدارند، اما خودِ انبار یا پناهگاه به واسطه بمباران قویتر یا بهتر نمیشود.
- اغلب آنچه یک سیستم شکننده را به استوار تبدیل میکند، اضافه شدن مفهوم «انبار» و افزایش سقف تحمل است. مثلاً چندی پیش یکی از وزرا اعلام کرد که به اندازهٔ یک سال ذخیرهٔ کالای اساسی وجود دارد. پس سیستم به این سادگیها از بین نمیرود؛ اما در بلندمدت باید فکری به حال آن کرد. مثال دیگرش، آفتابهٔ دستشوییهاست.
ققنوس
طالب در کتابش به افسانه ققنوس اشاره میکند، پرندهای که از خاکستر خود دوباره متولد میشود. این نماد بازگشت به حالت اولیه است. او توضیح میدهد که بیروت، شهر زادگاهش، پس از هر جنگ داخلی، نهتنها بازسازی، بلکه بهتر از قبل ساخته شد. این دیگر ققنوس نیست، بلکه چیزی فراتر از استواری است. استواری بازگشت به نقطه صفر است، نه پیشرفت کردن.
۳. تابآور (Resilient)
- تعریف: سیستمی که با تحمل فشار حاصل از اتفاقات بیرونی، مجدد به حالت قبلی خودش برمیگردد.
- استعاره: ققنوسی که مجدد سر از خاکستر بلند میکند.
- استعاره: درخت بید مجنون که در برابر طوفان خم میشود، ولی نمیشکند. همینطور فنر.
- مثال جنگی: ارتش ایران در ابتدای جنگ برای مقابله با ارتش مجهز عراق با دشواریهایی روبرو بود. شکلگیری و ادغام نیروی عظیم بسیج در ساختار دفاعی کشور، یک انطباق استراتژیک بود. به جای اصرار بر تاکتیکهای کلاسیک، سیستم دفاعی با استفاده از نیروی انسانی داوطلب و تاکتیکهای نامتقارن (مانند موج انسانی)، خود را با واقعیتهای جنگ تطبیق داد تا هدف اصلی یعنی دفاع از کشور را محقق سازد.
- مثال جنگی: پمپ بنزینها در روزهای اول جنگ شلوغ شدند، اسرائیل صداوسیمای ایران را هدف قرار داد، کالاهای اساسی در برخی استانها کمیاب شدند؛ اما همهٔ اینها بعد از مدتی به حالت قبلی خودشان برگشتند.
- تابآوری سیستم به خاطر وجود حلقههای بازخورد است که مدام سیستم را به حالت اصلی خود برمیگردانند. حتی بعضی از سیستمها حلقههای بازخوردی برای احیای حلقههای بازخورد دارند که انعطاف آنها را دوچندان میکند.
پارادوکس استاکدیل
دریاسالار جیم استاکدیل، از افسران آمریکایی اسیر در ویتنام، دریافت که در دوران اسارت این افراد خوشبین بودند که زودتر از همه «میشکستند». آنها که منتظر آزادی تا کریسمس یا عید پاک بودند، با هر بار ناامید شدن، قلبشان میشکست. تابآوری واقعی، ترکیبی متناقض از پذیرش واقعیت تلخ کنونی و ایمانی تزلزلناپذیر به پیروزی نهایی است.
![]() |
---|
۴. انطباقپذیر (Adaptive)
- تعریف: سیستمی که برای حفظ عملکرد اصلی خود، ساختار و رفتارش را در مواجهه با شرایط جدید تغییر میدهد. نمیشکند، بلکه تغییر شکل میدهد. سیستمهای تابآور و انطباقپذیر هر دو به زندگی ادامه میدهند؛ با این تفاوت که سیستم انطباقپذیر تغییر ظاهر و ماهیت پیدا میکند.
- استعاره: آفتابپرستی که برای بقا رنگ عوض میکند.
- استعاره: آب در هر ظرفی که برود، شکل آن را به خود میگیرد.
- استعاره: بادبان کشتی جهت خود را با باد طوری تنظیم میکند که همچنان به حرکت ادامه دهد.
- انطباقپذیری از دل تابآوری میگذرد. سیستم اول باید بتواند روی پای خودش بایستد تا بعد از آن بتواند بر اساس شرایط جدید استراتژی جدیدی پی بگیرد.
- مثال جنگی: با بمباران مداوم جادهها و پلها، سیستم تدارکاتی ارتش و سپاه به سرعت مسیرهای جایگزین، پلهای شناور و حملونقل شبانه را توسعه داد.
- مثال: معماری خانههای سنتی ایران -به خصوص خانههای حوالی یزد که در حاشیهٔ کویر هستند- با بادگیرها، حوضخانهها و مصالح مناسب، خود را با اقلیم گرم و خشک تطبیق دادهاند. آنها «در» بیابان زندگی نمیکردند؛ «با» بیابان زندگی میکردند.
۵. پادشکننده (Anti-fragile)
- تعریف: آنچه که از نوسان، عدم قطعیت، آشوب و استرس، نفع میبرد. نه تنها در برابر شوکها دوام میآورد، بلکه به واسطه آنها قویتر، تواناتر و هوشمندتر میشود.
- استعاره: Hydra یا همان اژدهای هفتسر. هیولای چند سر در اساطیر یونان. هرگاه یک سر آن قطع میشد، دو سر به جای آن میرویید. هیدرا از آسیب دیدن، قویتر میشود.
- استعاره: هنر ژاپنی کینتسوگی، که در آن ترکهای یک ظرف شکسته با طلا پر شده و به نقطه قوت و زیبایی آن تبدیل میشود.
- استعاره: سیستم ایمنی بدن هر چقدر بیشتر با میکروب و ویروس مقابله کند، قویتر میشود.
- مثال جنگی: حمله عراق به ایران، یک شوک عظیم بود که با هدف سرنگونی نظام نوپای انقلابی صورت گرفت. اما این تهاجم خارجی نتیجهای معکوس به بار آورد. این حمله باعث شد اختلافات داخلی کمرنگ شده و یک وحدت ملی بیسابقه برای دفاع از تمامیت ارضی کشور شکل بگیرد. سیستم سیاسی و اجتماعی ایران، تحت فشار شدید جنگ، نه تنها نشکست، بلکه از این آشوب برای تحکیم پایهها و افزایش انسجام داخلی خود بهره برد و قویتر شد.
![]() |
---|
خداوند در آیهٔ ۱۷۳-۱۷۵ سورهٔ آل عمران جمعی از مؤمنان را اینطور پادشکننده توصیف میکند:
ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدْ جَمَعُوا۟ لَكُمْ فَٱخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَٰنًۭا وَقَالُوا۟ حَسْبُنَا ٱللَّهُ وَنِعْمَ ٱلْوَكِيلُ
اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
فَٱنقَلَبُوا۟ بِنِعْمَةٍۢ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضْلٍۢ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوٓءٌۭ وَٱتَّبَعُوا۟ رِضْوَٰنَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ
به همین جهت، آنها (از این میدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند؛ در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید؛ و از رضای خدا، پیروی کردند؛ و خداوند دارای فضل و بخشش بزرگی است.
إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيْطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بیاساس،) میترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!
چند آیهٔ دیگر حول جنگ و تابآوری
آیه ۱۶۰ سورهٔ آل عمران
إِن يَنصُرْكُمُ ٱللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا ٱلَّذِى يَنصُرُكُم مِّنۢ بَعْدِهِۦ ۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ ٱلْمُؤْمِنُونَ
اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند!آیهٔ ۱۰۴ سورهٔ نساء
وَلَا تَهِنُوا۟ فِى ٱبْتِغَآءِ ٱلْقَوْمِ ۖ إِن تَكُونُوا۟ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج میبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند؛ ولی شما امیدی از خدا دارید که آنها ندارند؛ و خداوند، دانا و حکیم است.آیهٔ ۱۴۰ سورهٔ آل عمران
إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌۭ فَقَدْ مَسَّ ٱلْقَوْمَ قَرْحٌۭ مِّثْلُهُۥ ۚ وَتِلْكَ ٱلْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ ٱلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَآءَ ۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ
اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیّت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم میگردانیم؛ (-و این خاصیّت زندگی دنیاست-) تا خدا، افرادی را که ایمان آوردهاند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمیدارد.آیهٔ ۲۱۴ سورهٔ بقره
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا۟ ٱلْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوْا۟ مِن قَبْلِكُم ۖ مَّسَّتْهُمُ ٱلْبَأْسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلْزِلُوا۟ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصْرُ ٱللَّهِ ۗ أَلَآ إِنَّ نَصْرَ ٱللَّهِ قَرِيبٌۭ
آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!
جدول خلاصه سطوح پایداری
سطح (Level) | تعریف (Definition) | مثال جنگی (Wartime Example) |
---|---|---|
شکننده (Fragile) | از آشوب و نوسان آسیب میبیند. | اقتصاد متکی به صادرات نفت از جزیره خارک. |
استوار (Robust) | در برابر شوکها مقاومت کرده و در کوتاهمدت بدون تغییر باقی میماند. | سنگرهای بتنی؛ انبار آذوقه خانگی برای دوران بمباران. |
تابآور (Resilient) | مقاوم است و در بلندمدت به حالت قبلی خود برمیگردد. | شکلگیری نیروی بسیج مردمی. |
انطباقپذیر (Adaptive) | برای بقا، خود را با شرایط جدید تطبیق میدهد. | توسعهٔ پلهای شناور و حملونقل شبانه. |
پادشکننده (Anti-fragile) | از آشوب و استرس سود برده و قویتر میشود. | افزایش وحدت ملی در برابر تهاجم خارجی؛ تکامل تاکتیکی سپاه. |
راههایی برای افزایش تابآوری [ناقص]
Cowards die many times before their deaths;
The valiant never taste of death but once.
Of all the wonders that I yet have heard,
It seems to me most strange that men should fear,
Seeing that death, a necessary end,
Will come when it will come.
ترسوها پیش از مرگشان بارها میمیرند؛
دلیران تنها یک بار طعم مرگ را میچشند.
از میان تمام شگفتیهایی که تاکنون شنیدهام،
به نظرم عجیبترین آن است که آدمیان بترسند،
با آنکه مرگ، پایانی ناگزیر،
خواهد آمد هنگامی که باید بیاید.
“I must not fear.
Fear is the mind-killer.
Fear is the little-death that brings total obliteration.
I will face my fear.
I will permit it to pass over me and through me.
And when it has gone past, I will turn the inner eye to see its path.
Where the fear has gone there will be nothing. Only I will remain.”
نباید بترسم.
ترس، قاتل ذهن است.
ترس، مرگ کوچکی است که نابودی کامل به همراه دارد.
با ترسم روبرو خواهم شد.
اجازه خواهم داد از من عبور کند و از درونم بگذرد.
و هنگامی که گذشت، چشم درونم را میگشایم تا مسیرش را ببینم.
آنجا که ترس رفته، هیچ چیز نخواهد بود. تنها من باقی خواهم ماند.
منابع
- کتاب Thinking in Systems - a Primer صـ۷۶
- کتاب پادشکننده
- مقالهٔ How the Resilience Works
- مقالهٔ Antifragility in complex dynamical systems
Footnotes
-
How the Resilience Works by Diane L. Coutu ↩