چالش: نوشتن یک متن طولانی یا کتاب دشوار است چون مسیر کلی آن مشخص نیست. نویسنده در میانهٔ نوشتن مسیر را گم میکند و سر از ناکجاآباد درمیآورد.
متنهای طولانی، همه در نهایت یک حرف مرکزی دارند. این حرف مرکزی است که به شکل تدریجی باز میشود و به شکل یک کتاب یا مقاله درمیآید. در هر کتاب، هر فصل یک حرف اصلی دارد، هر بخش هر فصل هم یک حرف اصلی دارد. هر بند هر بخش هم یک حرف اصلی دارد. هر چقدر این حرف اصلی زودتر بیاید، کیفیت متن بالاتر میرود.
اتمیزه نوشتن یادداشتها کمک میکند که بتوانید حرف خودتان را هم به شکل گزارهای کوتاه بیان کنید. اگر کل متن را در یک جمله خلاصه کنید، بعد همان یک جمله را میشود باز کرد و در قالب یک بند نوشت. بعد هر جملهٔ بند میتواند خودش بند جدیدی شکل دهد. هر بند تبدیل به یک هدینگ میشود و هر هدینگ تبدیل به یک بخش و الی آخر. اینطور، متن به صورت ارگانیک رشد میکند.
الگو: به صورت بولتپوینتی ایستگاههای اصلی متن را مشخص کنید: بولتپوینتها را به مرور باز کنید تا متن متولد شود.
عصارهٔ متن نویز که در ابتدای آن آمده است، نمونهای از مشخص کردن ایستگاههای متن و سپس باز کردن هر ایستگاه است.