Problems that are easy on paper are often hard in reality, and that problems that are hard on paper are nearly impossible in reality.
مشکل، نفهمیدن علت و ناتوانی در کنترل است. یعنی نه کسی میداند که چرا این اتفاق افتاده و نه کسی میداند چگونه اوضاع را بهتر کند..
مثلا مشکل آلودگی هوا حل نمیشود چون پیچیده است. چرا؟ نمیدانم. بخشی از مشکل شای. به این خاطر باشد که کسی اصلا نمیداند علت آلودگی چیست. ماشین؟ تریلی؟ نیروگاه؟ اصلا آیا شاخص ۲۰۰ مشکلی ایجاد میکند؟ یا درحد یک سردرد گذراست؟
درباره کمبود آب هم همین قضیه تکرار میشود. مقیاس هدررفت صنعتی و کشاورزی بیشتر است یا مصرف شخصی؟
پس برای مقابله با پیچیدگی، اول از همه شناخت فضا لازم است. پژوهشی لازم است که نقش هرکدام از آلایندهها را در آلودگی هوا مشخص کند. بعد تعیین کند که حضور چه موادی مضر است و چه موادی نیست.
مشکل بعدی درست پس از علتیابی خودش را نشان میدهد. فرضا فهمیدیم که مشکل از نیروگاه است و باید تعطیلش کنیم. ولی نیروگاه که تعطیل نمیشود…