من تک‌نقطهٔ اعتدال عالمم

هر کسی از من سنتی‌تر باشد، متحجر و عقب‌افتاده است. هر کسی مدرن‌تر باشد، بی‌هویت و خود فروخته است.

هر کسی بیشتر اهل فکر باشد، اهل عمل نیست. هر کسی بیشتر اهل عمل باشد، اهل فکر نیست.

هر کسی برون‌گرا‌تر باشد، گدای توجه دیگران است. هر کسی درون‌گراتر باشد، خجالتی و بی‌بخار است.

هر کسی پرحرف‌تر باشد، لاف‌زن و سطحی است. هر کسی کم‌حرف‌تر باشد، منزوی و غیرقابل اعتماد است.

هر کسی احساساتی‌تر باشد، ضعیف و بی‌منطق است. هر کسی منطقی‌تر باشد، سرد و بی‌احساس است.

هر کسی مهربان‌تر باشد، ساده‌لوح و سواری‌ده است. هر کسی سختگیرتر باشد، بی‌رحم و خشن است.

هر کسی مذهبی‌تر باشد، متعصب و تنگ‌نظر است. هر کسی کم‌تر مذهبی باشد، بی‌بند و بار و گمراه است.

هر کسی پولدارتر باشد، مادی‌گرا و بی‌معرفت است. هر کسی فقیرتر باشد، تنبل و بی‌همت است.

هر کسی شادتر باشد، سبکسر و بی‌مسئولیت است. هر کسی غمگین‌تر باشد، افسرده و منفی‌باف است.

من دقیقاً آنجایی ایستاده‌ام که همه باید باشند. اکثراً یا خیلی جلوترند یا خیلی عقب‌تر.

هر کسی از من محتاط‌تر باشد، ترسو و بی‌جنبه است. هر کسی جسورتر باشد، بی‌پروا و خام است.

هر کسی بیشتر تغییر کند، بی‌ثبات و سردرگم است. هر کسی کمتر تغییر کند، یکدنده و انعطاف‌ناپذیر است.

هر کسی انتقادی‌تر باشد، بدبین و منفی است. هر کسی کمتر انتقاد کند، ساده و بی‌فکر است.

هر کسی بیشتر گذشته‌اش را تحلیل کند، گرفتار و نوستالژیک است. هر کسی کمتر به گذشته‌اش فکر کند، سطحی و بی‌ریشه است.

هر کسی بیشتر مطالعه کند، دنبال فرار از واقعیت است. هر کسی کمتر بخواند، بی‌سواد و جاهل است.

هر کسی بیشتر حرف بزند، دارد وقت مردم را می‌گیرد. هر کسی کمتر حرف بزند، اجتماعی نیست.

هر کسی بیشتر اهل جزئیات باشد، وسواسی و خسته‌کننده است. هر کسی کلی‌نگرتر باشد، سطحی و بی‌دقت است.

هر کسی بیشتر قانون‌مند باشد، خشک و بی‌انعطاف است. هر کسی آزادتر باشد، هرج و مرج‌طلب و بی‌نظم است.

من معیار اصلی‌ام؛ خط قرمز و خط سبزم. همه باید خودشان را با من تنظیم کنند.